نشریه فارین پالیسی فاش کرد کمک مالی «بنیاد ملی دموکراسی» به اصلاح طلبان برای راه اندازی کودتای مخملی
معاون اسبق وزارت خزانه داری آمریکا از نقش واشنگتن در بروز و ظهور آشوب ها و وقایع پس از انتخابات ایران و کمک مالی NED به حامیان موسوی برای راه اندازی انقلاب رنگی در جمهوری اسلامی پرده برداشت.
نشریه فارین پالیسی فاش کرد کمک مالی «بنیاد ملی دموکراسی» به اصلاح طلبان برای راه اندازی کودتای مخملی معاون اسبق وزارت خزانه داری آمریکا از نقش واشنگتن در بروز و ظهور آشوب ها و وقایع پس از انتخابات ایران و کمک مالی NED به حامیان موسوی برای راه اندازی انقلاب رنگی در جمهوری اسلامی پرده برداشت. پاول رابرتس در مصاحبه اختصاصی با مجله آمریکایی «فارین پالیسی» گفت: اتهام تقلب در انتخابات ایران دروغ است و همه آشوب های ایجاد شده در ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری، توطئه آمریکا برای بی اعتبار و منزوی کردن ایران بود تا این کشور را به زانو درآورد. این اتهام که رأی مردم در انتخابات ریاست جمهوری ایران دزدیده شد، دروغ بود. ایران به این دلیل مورد حمله قرار گرفته که یکی از دو کشور مستقل منطقه محسوب می شود و اگر ایران نیز تحت هژمونی آمریکا قرار بگیرد پایان استقلال سوریه، حماس و حزب الله نیز فرا می رسد. به گزارش ایرنا، وی در مصاحبه با این نشریه آمریکایی تاکید داشت شواهد قابل استنادی موجود است که نشان می دهد آمریکا یک انقلاب رنگی در ایران ایجاد کرده است. از وی سؤال شد، براساس شواهدی که شما به آنها اشاره می کنید میرحسین موسوی یکی از اعضای نزدیک نهادهای دموکراسی سازی آمریکایی مانند «بنیاد ملی دموکراسی» (نشنال اندومنت فور دموکراسی) است که هزینه تبلیغات انتخاباتی خود را از طریق این مؤسسات تامین کرده است. آیا از هیچ مدرک مستدلی در این مورد باخبر هستید یا این فقط یک احتمال است؟ این مقام سابق آمریکا جواب می دهد: سؤالی که در مقاله هایم تکرار کرده ام در مورد مشارکت آمریکا در انتخابات اخیر ایران است. مدارک مستدلی وجود دارد که نشان می دهد دولت آمریکا در این اعتراضات دست داشته است. به عنوان مثال «کنت تیمرمن» که یک نومحافظه کار است ریاست بنیاد دموکراسی را برعهده دارد. مسئولین این بنیاد آن را اینگونه تعریف می کنند «یک سازمان خصوصی غیرانتفاعی که در سال 5199 توسط کمک های سازمان نشنال اندومنت فور دموکراسی موسوم به NED تاسیس شده است تا دموکراسی و معیارهای جهانی حقوق بشر را در ایران پایه گذاری کند.» با توجه به انقلاب های رنگی مختلفی که «ان.ای.دی» در گرجستان و اوکراین ایجاد کرده است ما می دانیم این حرف به چه معنایی است. تیمرمن 11 ژوئن یعنی پیش از برگزاری انتخابات در ایران نوشت «صحبت از یک انقلاب سبز در ایران است. به عبارت دیگر قبل از رأی گیری چیزی آماده شده بود که باعث می شود به خودجوش بودن اعتراضات شک کنیم. تیمرمن در ادامه نوشته بود: NED در طول دهه گذشته میلیون ها دلار را صرف گسترش انقلاب «رنگی» در کشورهایی همچون اوکراین و صربستان کرده و تکنیک های ارتباطی و سازمانی مدرن را به کارگران آموزش داده است. بخشی از این پول به دست حامیان موسوی که با سازمان های غیردولتی در خارج از ایران که NED بودجه آنها را تامین می کند ارتباط دارند رسیده است. همچنین گزارش های متعددی وجود دارد از جمله یک مورد که در یکی از مقاله هایم به آن اشاره کردم که نشان می دهد جورج بوش در ماه مه سال 7002 به سازمان سیا دستور داد تبلیغات «سیاه» پنهانی را برای ترویج اطلاعات نادرست به منظور ایجاد بی ثباتی در ایران و در نهایت ساقط کردن رژیم این کشور اجرا کند. همچنین گزارش های منتشر شده ای وجود دارد که نشان می دهد دولت آمریکا بودجه گروه های تروریستی داخل ایران را که به ترور و بمب گذاری می پردازند تامین می کند. من در این مورد که برنامه ایجاد بی ثباتی چطور انجام شد یا احتمال ارتباط مستقیم موسوی با گروه های مذکور هیچ اطلاعاتی در دست ندارم. «تیمرمن» که کارش این است باید بداند. او گفته پولی که از طرف NED به ایجاد انقلاب رنگی اختصاص داده شده بود به دست حامیان موسوی رسید. براساس بعضی گزارشات موسوی در حالی پیروزی خود را اعلام کرد که مردم هنوز در حال رأی دادن بودند و براساس بعضی گزارش های دیگر او پیش از شمارش آرا پیروزی خود را اعلام کرد. هدف از اعلام پیش از موعد این است که اگر نتیجه تفاوت داشت یک آشوب ایجاد شود. دیگر علائم توطئه چینی نیز آشکار است، این علائم نشان می دهد زمینه برای اعتراض آماده شده بود و این اعتراضات خودجوش نبودند. براساس یکی از گزارشات واشنگتن پست در سال 7002، بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا، اجازه هزینه 004 میلیون دلار پول را برای فعالیت هایی از جاسوسی در مورد برنامه هسته ای ایران گرفته تا «حمایت از گروه های شورشی مخالف روحانیون حاکم» صادر کرد. خبرنگار مجله سیاست خارجی آمریکا در ادامه پرسیده است: در حالیکه موسوی یکی از اعضای دولت ایران و هشت سال نخست وزیر این کشور بود و با روحانیون طراز اول رابطه داشت آیا ممکن است هواداران و اعضای کمپین وی کسانی باشند که به دنبال براندازی نظام هستند؟ معاون اسبق وزارت خزانه-داری آمریکا پاسخ داده است: فقط کسانی می توانند به این سؤال پاسخ بدهند که در برنامه ایجاد بی ثباتی در ایران نقش داشته-اند. نظر من براساس آنچه اکنون می فهمم این است که برخی جوانان در ایران بویژه تهران وجود دارند که سکولار و غربی شده اند و از اخلاق اسلامی خوششان نمی آید. من نمی دانم این جوانان چرا فکر می کنند که موسوی فشار قوانین اسلامی را از روی دوش شان بر خواهد داشت. به هر حال هسته معترضینی که در خیابان ها بودند جوانان ناراضی بودند. در مورد موسوی و متحدین قدرتمندش از جمله رفسنجانی من اعتقاد ندارم که قصد آنها براندازی نظام بوده است. اینها افراد جاه طلب و ناامیدی هستند که از بازی خارج شده اند و می خواهند مجددا در بازی قدرت شرکت کنند. جار و جنجال بر سر انتخابات راهی برای رسیدن به این هدف بود. همچنین افرادی هستند که احمدی نژاد آنها را به فساد محکوم کرده است. آنها نمی خواستند یک دولت بلامنازع برسرکار بیاید که بتواند علیه فساد این افراد اقدامی بکند. احتمالا سازمان سیا و ایرانی هایی که از«ان.ای.دی» بودجه ای دریافت کرده اند از این شکاف ها، جاه طلبی ها و دشمنی های میان حاکمان خبر داشته و از آن سوء استفاده کرده اند. فکر نمی کنم خطر سقوط دولت توسط اعتراضات وجود داشته است اما این اعتراضات به آمریکا کمک کرد وجهه ایران را تخریب کند و زمینه را برای فشارها یا تحریم های بیشتر و حتی حمله نظامی فراهم کرد. در مورد دخالت های خارجی در آشوب های اخیر در ایران گزارشات گسترده و ضد و نقیضی وجود دارد. اکثر رهبران غربی سرکوب مخالفین را محکوم کرده اند و پیش از آن خشم خود را از نتیجه اعلام شده ، اعلام کرده بودند. خبرنگار فارین پالیسی پرسید: «اینجا یک سؤال پیش می آید و آن اینکه با توجه به سکوت و بی تفاوتی رهبران غربی در مورد روند در حال تخریب دموکراسی در کشورهای همسایه که نظام شان پادشاهی و ظالمانه است مانند اردن، عربستان، مصر ، پاکستان و غیره اگر آنها واقعا نگران دموکراسی هستند چرا برای ایجاد دموکراسی در این کشورها کاری انجام نمی دهند»؟ رابرتس در پاسخ گفت:« کمپینی که علیه ایران وجوددارد به دموکراسی و انتخابات هیچ ارتباطی ندارد. این کمپین ارتباط چندانی به برنامه هسته ای نیز ندارد. ادعای برخورداری ایران از سلاح هسته ای مانند ادعای برخورداری صدام از سلاح های کشتار جمعی است چیزی که آمریکا نمی تواند تحمل کند وجود ایران به عنوان یک کشور مستقل است». در ادامه از رابرتس سؤال شده که «آیا رسانه های آمریکایی به طور برنامه ریزی شده تلاش کردند بذر بی اعتمادی و ابهام را در مورد نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران پیش از برگزاری انتخابات، پراکنده کنند؟» وی جواب داده است: تلاش رسانه های آمریکایی برای دیو ساختن احمدی نژاد در طول چهار سال اول ریاست جمهوری اساس اتهاماتی را که هم اکنون علیه وی وجود دارد فراهم کرد. هر کاری که او انجام داد و هر حرفی که زد و نزد برای دیو ساختن از وی در رسانه ها استفاده شد. به عنوان مثال این اتهام نادرست که احمدی نژاد می خواهد «اسرائیل را از نقشه جهان حذف کند» براساس ترجمه نادرست حرف های وی ایجاد شده است. با این حال همه رسانه های غربی هرگاه از احمدی نژاد سخن می گویند به این نکته اشاره می کنند که او می خواهد اسرائیل را از نقشه جهان حذف کند. در سال های پیش از انتخابات ریاست جمهوری به عنوان یک فرد ظالم مایه شرمندگی ایرانیان معرفی شد که ایرانی ها حتما در دور بعدی به او رای نخواهند داد. خبرنگار مجله سیاست خارجی آمریکا در ادامه از «رابرتس» سوال کرده است: به نظر شما ارتباط ایران با غرب با توجه به وقایعی که اخیرا اتفاق افتاده چه می شود؟ آیا ایران باید سیاست خارجی خصمانه ای را در پیش گیرد تا از نظر جهانیان «بازیچه آمریکا و اتحادیه اروپا» نشود؟ معاون اسبق وزارت خزانه داری آمریکا جواب داده است: این ایران نیست که سیاست خارجی خصمانه دارد بلکه آمریکا چنین سیاستی را پیش گرفته است. وی افزوده است:« دولت آمریکا با دولت اسلامی 03 ساله ایران مخالف است. آمریکا خصومت خود را در قالب های اخلاقی مانند «حقوق زنان» «دموکراسی» و «حقوق بشر» مخفی می کند اما هدف اصلی به زانو در آوردن تهران است. اینکه ایران مستقل می ماند یا خیر به این بستگی دارد که روسیه و چین تهدید آمریکا را برای خود چگونه ارزیابی می کنند. مطمئنا یکی از دلایل اصلی تنفر رهبران غربی از احمدی نژاد موضع سرسخت وی در مورد مسئله هسته ای است. براساس گفته ریاست آژانس بین المللی انرژی اتمی هیچ مدرکی دال بر منحرف بودن برنامه هسته ای ایران وجود ندارد و آمریکا نیز نتوانسته هیچ مدرکی بیاورد.» از وی سوال شده است: با توجه به سخنان «باراک اوباما» که گفته اجازه نخواهد داد ایران یک بمب هسته ای تولید کند آیا باید طی سال های آینده همچنان منتظر خصومت این دو کشور با هم باشیم؟ وی جواب داده است: مسئله سلاح هسته ای برای واشنگتن یک بهانه است. مسئله اصلی این نیست. این صرفا راهی است تا نشان دهند ایران کشور خطرناکی است. اگر قرار باشد تهران سلاح هسته ای تولید کرده و علیه اسرائیل از آن استفاده کند نابودی فلسطینیان حتمی است یا حتی حزب الله در جنوب لبنان یا بخش هایی از سوریه نیز ممکن است نابود شوند. ایران به عنوان کشوری که پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای را امضا کرده اجازه دارد برنامه انرژی هسته ای داشته باشد. بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی که ایران در برابر آنها تسلیم شده است مسئول تعیین هر نوع اقدام خلافکارانه در ارتباط با انرژی هسته ای هستند. واشنگتن باید از وارد کردن اتهامات نادرست به دولت تهران دست بردارد. اگر آژانس بفهمد ایران برنامه ای برای ساخت سلاح های هسته ای دارد آن وقت آمریکا می تواند تحریم هایش را بر این کشور اعمال کند اما کاخ سفید برعکس عمل کرده و قبل از اینکه مدرکی پیدا کند ایران را تحریم و به حمله نظامی تهدید کرده است. براساس گزارش شورای اطلاعات ملی آمریکا، ایران 5 سال پیش برنامه خود را برای ساخت سلاح های هسته ای متوقف کرد. | |